کتاب «الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة» اولین کتاب درسی فقه در حوزه است. اصل کتاب، نوشته شهید محمد بن جمال الدین مکی عاملی (786 ـ 734 ق) معروف به شهید اول است که در قرن دهم، توسط شهید ثانی زینالدین جبعی عاملی (966 ـ 911 ق) شرح گشته و از همان تاریخ به عنوان کتاب درسی حوزههای علمی مطرح گردیده است. با این حساب حدود 4 قرن است که طالبان علوم دین از رهگذر این اثر پرقیمت با کلیات دانش فقه آشنا میگردند.
بر اساس برنامة مدیریت حوزه، دورة این کتاب حدود 3 سال (پایههای چهارم و پنجم و ششم) طول میکشد و در کنار آن، دو دورة علم اصول فقه از ابتدا تا انتها در نظر گرفته شده است. «شرح لمعه» اولین تجربة طلبه در معاشرت طولانی با یک کتاب درسی است که گاه موجب خستگی و ملالت خاطر میگردد و گاه به جهت تنوع فضای ابواب و تازگی مباحث و دقتهای ویژه، طراوت و اشتیاق میآفریند.
این کتاب مجموعه پنجاه و سه رساله در ابواب مختلف فقه است که به ترتیب زیر از «طهارت» آغاز و به «دیات» پایان میپذیرد:
طهارت، صلات، زکات، خمس، صوم، اعتکاف، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، کفارات، نذر و عهد و یمین، قضا، شهادات، وقف، عطیه، متاجر، دین، رهن، حجر، ضمان، حواله، کفالت، صلح، شرکت، مضاربه، ودیعه، عاریه، مزارعه، مساقات، اجاره، وکالت، شفعه، سبق و رمایه، جعاله، وصایا، نکاح، طلاق، خلع و مبارات، ظهار، ایلاء، لعان، عتق، تدبیر، اقرار، غصب، لقطه، احیاءالموات، صید و ذباحه، اطعمه و اشربه، ارث، حدود، قصاص، و دیات.
طلبه، هنگام تحصیل لمعه، جوانی پویا و پرشور است که تجربة چند سال حضور در حوزه، او را از رشد عقلانی درخوری بهرهمند ساخته و توجهات ویژهای در هدف و مسیر حرکت به او عطا کرده است. با این ویژگیها، طبیعی است که پرسشهایی از این دست در کلاسهای فقه فراوان شنیده شود:
1. چرا این کتاب را میخوانیم؟ چرا این همه سرمایهگذاری مطلوب است؟ چه فایدهای بر این کتاب مترتب است؟
2. لمعه، فتاوای فقیهی است که حدود 7 قرن پیش میزیسته است؛ آیا خواندن توضیح المسائل مراجع تقلید مفیدتر نیست؟ آیا مناسبتر نیست با خواندن رساله، هم با تکلیف عملی خود آشنا شویم و هم آمادة پاسخگویی به پرسشهای دیگران باشیم؟
3. بخشی از ابواب این کتاب ـ مانند لعان، ارث، قصاص، قضا و ظهار ـ مورد ابتلای ما نیست و فایدة عملی ندارد؛ برخی از ابواب هم، مثل عتق، تدبیر، مکاتبه و سایر مسائل مربوط به بردگان، به کلی در شرایط فعلی موضوعیت خود را از دست دادهاند. چرا باید برای یادگیری آنها این همه زمان و انرژی هزینه کنیم؟
4. آیا جایگزین بهتری برای لمعه وجود ندارد؟ امروزه، با پیشرفت تکنولوژی آموزشی، آیا نیاز به متونی مناسبتر نیست؟
حضور این پرسشها در فضای ذهن طلبه، اگر همراه با پاسخ روشن، روان و قانع کننده نباشد، به فرسایش انگیزه تحصیل و از دست رفتن نشاط علمی میانجامد و حاصلی جز فعالیت سست و بیمایه ندارد. از سوی دیگر، بهانة موجهی! برای کم کاری و تنبلی محسوب میشود. توصیه به تعبد و پیروی از سیره سلف ـ تا آشنایی کامل با علم فقه ـ و ارائة پاسخهای اجمالی ـ به جای تبیین تفصیلی ـ درمان کاملی برای این تلاطم روحی و فکری نیست؛ خصوصاً جوانِ حقیقتجویی که علاقهمند است بسیار سریع خود را برای حضور در جبهة نبرد فرهنگی آماده سازد، این چراها را برنمیتابد.
نکاتی که در این گفتار به آن اشاره میگردد، در یافتن پاسخ این پرسشها مفید است.
عمدهترین ویژگی کتاب لمعه، آشنایی با یک دورة کامل فقه شیعی است. لمعه تنها کتاب درسی مشتمل بر تمام ابواب فقه است که در حوزهها تدریس میگردد. پیش از لمعه چند واحد درس احکام و فقه ساده و پس از آن نیز «مکاسب» شیخ انصاری که تنها یکی از پنجاه و چند باب فقهی به شمار میرود، در برنامة درسی دورة سطح در نظر گرفته شده است. در دورة عالی و تخصّصی فقه (خارج) نیز بررسی هر یک از ابواب، سالها به طول میانجامد و غالباً عمر تحصیلی طلبه، امکان حضور در بیش از یک یا دو موضوع را نمیدهد.
این چگونگی، برای طلبه که در صدد تفقّه در دین و آشنایی عمیق با پیام خداست، بسیار مهم و قابل توجه است. طلبه باید با تمام اجزای پیکره دین، همة جاهایی که خدای حکیم اظهار نظر نموده یا حکمی صادر کرده است، دست کم یک بار در سطح کلیات آشنا باشد. بدون نظر به عناصر تشکیل دهندة دین چگونه میتوان با آن آشنا شد؟
ما در کتاب لمعه با جغرافیا و پیکرة فقه آشنا میشویم؛ اجمالاً در مییابیم که خدا در چه موضوعهایی حکم دارد و روی چه عناوینی انگشت حساسیت نهاده است. مناسبات فرد با خدا، دین، خود، طبیعت، خانواده و جامعه (روابط اقتصادی، فرهنگی، سیاسی) از نگاه وحی بر ما معلوم میشود و جایگاه هر یک از این مباحث در مجموعة فقه آشکار میگردد؛ برخی از مباحث در جایگاه ویژهای قرار دارد که آشنایی طلبه با جایگاه آن ضروری است، مثل احکام اموات و نیم خوردة حیوانات در کتاب طهارت و احکام فقهی غیبت که در کتاب مکاسب بحث میشود. ما در کتاب لمعه با زبان فقه آشنا میشویم. مجموعهای از اصطلاحات و مفاهیم که الفبای مباحث فقهی و حقوقی به شمار میرود ـ از جمله، همین عناوین ابواب که در ابتدای مقاله ذکر شد ـ در کتاب لمعه گرد آمده که احاطه بر آن، در فهم بخش بزرگی از آیات قرآن و روایات، به ما کمک میکند؛ آیات و روایاتی که جز با دانستن بحث فقهی قابل فهم نیست.
همچنین زبان مشترکی میان ما و عالمان دین ایجاد مینماید. از آن پس، استفاده از آثار اندیشمندان بزرگ دین، برای ما آسان و مطالعه کتب آنها، روان و ساده و شیرین خواهد شد. این همزبانی به منزلة ابزار ارزشمندی است که برای تحقیق در منابع دین و آرای متفکران دینی از آن بهرههای فراوان میتوان جست.
ما در لمعه زمینه آشنایی با «روح فقه» را به دست میآوریم و آگاهی از فروع فقهی آرام آرام، ما را در جریان تشریع احکام قرار میدهد و با سلیقة خدا در ارشاد بشر آشنا میکند. در زبان فقها از این پدیده که بسیار دیریاب و مغتنم است، به «مذاق شارع»، «شم فقهی»، «ارتکاز متشرعه»، «ذوق فقاهت» و «الانصاف!» یاد میشود. ریشهیابی و تحلیل کامل این مسئله، نیازمند یک پژوهش اصولی است. گویی با اشراف بر دستهای از عناصر و کشف تناسب میان آنها چارچوب معینی در ذهن نقش میبندد که سایر گزارهها و اظهار نظرها تنها در حیطة آن، مورد پذیرش قرار میگیرد؛ به بیان دیگر، یک نوع جهتگیری راسخ در وجود انسان که با هر قضاوتی سازگار نیست و برخی از گزارهها را در همان مواجهة اول طرد میکند.
رسیدن به این نقطه در فهم شریعت، تنها پس از سالها ممارست و انس با آموزههای دینی امکانپذیر است که قدمهای اول این حرکت طولانی در کتاب لمعه برداشته میشود.
این آشناییها یک تصویر کلان از «ساختار علم فقه» در ذهن ما ایجاد میکند؛ شبیه تصویری که در سالهای نخست طلبگی از علم صرف یا منطق به دست آوردهایم. پس از پایان دورة مقدمات، ما با اصطلاحات صرفی و منطقی، مسائل این دو علم و غرض حاکم بر آنها آشنا میشویم و گرچه تنها یک یا دو متن در این علوم درس گرفتهایم، قدرت مراجعه به همه کتابهای صرف یا منطق را داریم و میتوانیم یک گزارش توصیفی از این علوم ارائه دهیم.
با پایان گرفتن «شرح لمعه» نیز، طلبه توان مراجعه به متون فقهی را پیدا کرده و برای ارائة یک گزارش توصیفی از سیر مباحث فقهی آمادگی دارد. درست به همین جهت است که مراجعه به رسالههای توضیح المسائل و استخراج فتاوای فقها، خصوصاً در ابوابی که کمتر در معرض عمل طلبه قرار داشته؛ مثل ارث، معاملات و صید، در این نقطه برای طلبه بسیار آسان و روان میشود و از حیرت یا کج فهمی نجات مییابد.
طلبه با تحصیل لمعه، تکلیف عمل خود و پاسخ سؤال فقهی مردم را مستقیم نمیآموزد؛ امّا توان بالایی در به دست آوردن سریع آن کسب میکند. به تعبیری دیگر، به او ماهی نمیدهند؛ امّا ماهیگیری میآموزند.
لمعه تنها باب طهارت و صلات و صوم نیست که طلبه با کلّیت آن آشنا باشد و به دنبال مسائل جزئی و فرعی بگردد. بخش اعظم این کتاب مباحثی است که کمتر به گوش مخاطب خورده و فقط باید در سطح کلیات عرضه شود. اگر قسمتهایی از کتاب طهارت و صلات لمعه برای بعضی از طلبهها خسته کننده و تکراری به نظر میآید، نباید قضاوت را به کل آن کتاب سرایت دهند. دستور کامل اعمال حج و عمره، چگونگی محاسبة خمس اموال، به دست آوردن سهم هر یک از ورثة متوفّی و.. . هم اطلاعاتی است که یک طلبه باید به خوبی با آن آشنا باشد یا دست کم قدرت مراجعة آن را داشته باشد.
برای رسیدن به این هدف نباید نگاه خود را به مسائل مورد ابتلا متمرکز کنیم، بلکه همة مسائل فقهی، حتّی بخشهایی که امروزه موضوع خود را از دست دادهاند؛ مثل ابواب بردگان باید به دقّت مورد مطالعه قرار گیرند تا ذهنیت کاملی از ترکیب گزارههای فقهی حاصلاید. برای مثال، مرحوم شهید مطهری در بحث بیمه در اثبات حکم جواز عقد بیمه و یا رفع استبعاد از آن به حکم ضمان جریره استشهاد کردهاند[1].
غرض اصلی از تحصیل این کتاب آشنایی با استدلالهای مسائل فقهینیست. شارح لمعه در موارد زیادی به دلیل حکم شرعی توجّه نداشته و در مواردی هم که دلیل را ذکر میکند، با سرعت و به اشاره از آن عبور مینماید (مثلاً للاصل، للروایه، لاطلاق الخبر و.. . )
این سبک، برای کتابی مثل لمعه که حلقه اوّل از سلسلة بلند فقه به شمار میرود و طبعاً باید جامع و مختصر باشد، مطلوب است و البتّه همین اشارههای کوتاه، زمینه ورود طلبه به ساحتِ استدلالهای فقهی (استدلال به آیات قرآن، روایات، عقل و اصول علمیه) را هموار میکند و تمرین سَبُکی برای آیندة طلبه محسوب میشود.
میتوان گفت که در این کتاب، اهداف آموزشی تفکیک شده و هدف اصلی که آشنایی با کلیت علم فقه و زبان اصطلاحی آن بوده، بهخوبی دنبال شده و اهداف جانبی مانند آشنایی با متد استدلال فقهی، تنها در حاشیه، مورد توجّه قرار گرفته است.
دقّت در روش تحقیق متن لمعه توسط شهید ثانی بسیار آموزنده است و چون در فرصت زمانی طولانی موارد زیادی از انواع فعّالیتهای تحقیقی شهید به صورت مکرر مشاهده میشود، مزایای کار او برای طلبه ملکه میشود. از جملة این فعالیتها دقت نظر در تجزیه و ترکیب عبارات و معانی دقیق واژهها و نیز مقایسة عبارات متن کتاب با سایر آثار مؤلّف است. شهید ثانی از این مقایسه دو بهرة اساسی را دنبال کرده است: یکی، تفسیر عبارات متن بر اساس نظر مصنف در سایر کتب. دوّم، کشف موارد فراموش شده یا متهافت و اشکال بر مصنف. این شیوهها که به صورت عادت و ملکه در میآید، توان طلبه را در تحقیق متون بسیار بالا میبرد. به همین جهت است که دقت نظر طلّاب فاضل در فهم آیات و روایات، قوانین و حتّی متون اندیشمندان غربی تحسینبرانگیز است.
آشنایی با قلم فقیهان گذشته ـ هر چند مورد رضایت کامل نباشد ـ برای طلبه موضوعیت دارد. به یقین، هر پژوهش فقهی جدید علاوه بر استناد به منابع دین (کتاب و سنّت) باید بر دوش تلاش و تجربة عالمان گذشته سوار باشد و دستاورد ارزشمند دقّت و فکر و نبوغ آنان را بهخوبی جذب کرده باشد، آنگاه یک قدم پیشتر یا بالاتر، ظاهر شود. به این منظور، مراجعه به آثار آن بزرگان یک ضرورت است. تحصیل یک متن فقهی قدیمی، ما را به این قلمها و قدمها نزدیکتر میکند و ارتباط با پیشینة علم را در آیندة علمی ما امکانپذیر میسازد.
طلبه در حاشیه تحصیل کتاب لمعه، اندکی با تاریخ فقه شخصیتهای مطرح و مؤثر در پیشرفت این علم، کتب فقهی معتبر، اختلافنظرهای اساسی و تاریخ پارهای از رخدادهای مهم در صحنه علم فقه، آشنا میشود.
به صورت خلاصه این ویژگیها را میتوان این گونه بیان کرد.
1. ویژگیهای عمده
الف) آشنایی با ساختار دانش فقه ـ توان فقهی
ب) آشنایی با جغرافیا و پیکرة علم فقه (گزارهها ـ ابواب ـ جایگاهها)
ج) آشنایی با زبان، اصطلاحات و مفاهیم فقهی
د) آشنایی مقدماتی با روح فقه و سلیقة حاکم بر تشریع
2. فواید جانبی
الف) آشنایی ابتدایی با استدلال فقهی
ب) آشنایی با زبان و سبک بیان فقهای گذشته
ج) آشنایی مختصر با تاریخ فقه (فقها ـ کتب ـ مباحث)
د) آشنایی با آراء و نظریات مهم، اقوال مشهور فقهای شیعه
برخی برای رسیدن به این اهداف، کتاب «تحریر الوسیله» امام خمینی یا «عروه الوثقی» سید محمد کاظم طباطبایی یزدی را پیشنهاد میکنند. روشن است که پرداختن به فروعات جزئی فراوان در این دو کتاب، تصویر ساختار کلی ابواب را تحت الشعاع قرار داده است. علاوه بر آن، این کتابها مشتمل بر همة ابواب فقه نیستند.
گروهی دیگر، معتقدند برای رسیدن به این اهداف، کتاب «شرایع الاسلام» محقق حلی، به جهت تنظیم بهتر، اختصار بیشتر، مقبولیت تاریخی و شروح فراوان، مناسبتر است. عدهای هم کتاب «مسالک الافهام» شهید ثانی، «فقه الامام جعفر الصادق» محمد جواد معنیه، یا «الفقه الاستدلالی» محقق ایروانی را پیشنهاد میکنند.
اما همین قدر معلوم است که تفاوت این متون با یکدیگر و با لمعه آن قدر نیست که دغدغة خاطری برانگیزد و موجب احساس خسارت یا ندامت گردد.
افزون بر این از نگاه طلبه، امکاناتی که اینک برای تحصیل لمعه وجود دارد ـ استاد مسلط، همبحث فراوان، کلاسهای رسمی، شرح، نوار، ترجمه و.. . و نیز رسمیت برنامه در حوزه و آمادگی برای امتحان ـ امتیازاتی هستند که این کتاب نسبت به سایر متون دارد و تا روزی که مدیریت حوزه، تغییری در برنامه ایجاد نکرده، این امتیازات باقی خواهد ماند. «تا برنامه تغییر نکرده است، همین برنامهای که وجود دارد، باید با جدیت دنبال بشود.»[2]
با این مقدمات، بهراحتی میتوان نتیجه گرفت که کتاب لمعه باید از ابتدا تا انتها بهخوبی خوانده شود. البته. «خوب خواندن» در شرایط مختلف تفاوت دارد؛ پارهای از ابواب ـ خصوصاً در ابتدای کار تا آشنایی با عبارت و سبک بیان کتاب باید با تأنی و حوصلة بیشتر تحصیل شود و در مورد پارهای از ابواب میتوان در ایام تعطیل با شرح، نوار یا استاد خصوصی و با سرعت بیشتری پیش رفت. آنچه مهم است، باقی ماندن اصطلاحات فقهی و نیز استخوانبندی اصلی مباحث در ذهن است که با خلاصهنویسی و مرور حاصل خواهد شد.
شایسته است ضمن تحصیل کتاب لمعه، دست کم در برخی موارد به متن روایات کتاب «وسایل الشیعه» مراجعه شود تا اندک اندک فضای منابع فقه بر طلبه روشنتر شود. برای حل عبارات مشکل «شرح لمعه» هم استفاده از کتاب «مسالک الافهام» شهیدثانی، مفید است.
همچنین، مراجعه به سایر کتبی که از آنها در شرح لمعه نامی به میان آمده ـ مانند تذکره، دروس، ذکری، قواعد و.. . ـ به صورت موردی و از باب تنوع بسیار مفید است؛ زیرا، علاوه بر آشنایی با عبارت سایر فقیهان و سبک نگارش آنها، اطلاعات کتابشناسی طلبه به مرور افزایش مییابد.
در کنار تحصیل لمعه فعالیتهای جانبی مفیدی از این دست میتوان انجام داد:
1. جمعآوری استدلالهای فقهی؛ عنوانگذاری و دستهبندی آنها؛ تهیة مجموعهای کامل از انواع استدلالهای فقهی و نیز مثالهایی زنده برای قواعد اصولی.
2. جمعآوری اصطلاحات فقهی هر یک از ابواب؛ تنظیم الفبایی آنها؛ تهیة یک فرهنگ مفاهیم فقهی و دست کم علامتگذاری یا رنگآمیزی اصطلاحات در کتاب.
3. تصحیح و ویرایش کامل متن.
4. خلاصة نموداری مباحث و تسهیل فهم آن.
5. دقت در روش تحقیق شارح؛ جمعآوری همة فعالیتهایی که شهید ثانی در شرح کتاب انجام داده است؛ نگارش مقالهای توصیفی یا گزارشی انتقادی در این موضوع و ارزیابی شخصیت علمی شارح.
6. جمعآوری آیات مرتبط با هر باب.
7. مقایسة آرای شهید با فتاوای برخی از فقهای معاصر
و... .
این فعالیتها علاوه بر ارزش ذاتی، قابلیت ارائه و بهرهای که برای دیگران دارد، نشاط علمی ما را حین تحصیل بیشتر میکند.
.[1] مسئله ربا به ضمیمة بیمه، ص323.
.[2] آیهالله خامنهای در دیدار با حوزویان.